شيخ فضل الله نوري
وي پس از تحصيل علوم ديني مقيم تهران گشت و در وقايع انقلاب مشروطه ايران[نيازمند منبع] به حمايت و همراهي از محمد علي شاه و به مخالفت با سيد محمد طباطبائي و عبدالله بهبهاني -دو روحاني مشروطهخواه- برخاست . در مسأله بانک استقراضي روس، شيخ فضل الله نوري مدرسه و گورستان را به بهاي هفتصد و پنجاه تومان به مستشارالدوله فروخت و به بانک واگذار کرد[نيازمند منبع]. شيخ فضل الله همچنين علماي مشروطهخواه نجف، از جمله آخوند خراساني و آيتالله عبدالله لاهيجي را تکفير کرد .[نيازمند منبع] فضلالله نوري الگوهايي ارائه داد که به مشروعه مشهور شد. او نوشتن هرگونه قانون و واداشتن شهروندان به پيروي از قانوني که در شرع آورده نشدهاست را نادرست ميدانست و با برقراري مجلس انتخابي و نيز مسأله تقسيم قوا مخالفت ميورزيد. او مشروطه را «فتنه» ميخواند و قانون اساسي را «دستور ملعون» و «ضلالتنامه»[نيازمند منبع] ميناميد. در مقابل يکي از مواد آن که «اهالي مملکت ايران در مقابل قانون دولتي متساويالحقوق خواهند بود» به طور مشخص مخالفت کرد و گفت «محال است با اسلام حکم مساوات». تقسيم قوا به سه قوه را «بدعت و ضلالت محض» خواند. از جمله نظريات شيخ فضلالله نوري حضور هيئتي از مجتهدين واجد شرايط براي مراقبت بر مجلس شورا بود. اين چند نفر هيئت مستقل از مجلس و موازي نهاد مجلس بود. پس از فتح تهران، شيخ فضلالله نور گرفتار شد و به حکم شيخ ابراهيم زنجاني در ?? رجب ???? هجري قمري برابر با ? مرداد ???? در ميدان توپخانه به دار کشيده و در قم دفن شد.